سعید صفار تهیهکننده مستند «جای خالی فرهاد» در گفتگو با خبرنگار مهر درباره انگیزهاش برای تهیهکنندگی این فیلم گفت: وقتی پیشنهاد ساخت این فیلم مطرح شد، لحظهای در پذیرش آن تردید نکردم. شهید سیدرضی برای مستندسازانی که تجربه کار در فضای سوریه را داشتهاند، نامی آشنا و بزرگ بود و طبیعتاً چنین پیشنهادی میتوانست جذاب باشد. برای خود من این کار بیش از هر چیز ادای دین بود، اما در ادامه و پس از ارتباط نزدیک با خانواده و ورود به مسیر پژوهش، به قصهای برخوردیم که تبدیل به انگیزه اصلی من شد؛ مواجهه با تجربهای انسانی و مشترک، تجربه فقدان و تأثیرات طولانیمدتش بر زندگی روزمره.
وی ادامه داد: وقتی با این خانواده عزیز آشنا شدم، فهمیدم که داستانشان فقط روایت یک غم نیست، بلکه روایت ادامهدادن است. آنجا بود که احساس کردم این پروژه ارزش ساخت یک مستند بلند را دارد، چون قرار نبود درباره حادثه حرف بزنیم، بلکه قصد داشتیم زیستن پس از حادثه را ببینیم.

صفار درباره اینکه چگونه در این اثر مفهوم انتزاعی «یاد بردن یا به یاد نیاوردن» را به تصویر تبدیل کردهاند، گفت: برای ما مهم بود که این مفهوم را توضیح ندهیم، بلکه آن را «زیسته» و «حسکردنی» کنیم. این کار از طریق مشاهده لحظههای کوچک زندگی ممکن شد؛ سکوتها، مکثها، عادتهایی که از حضور یک نفر باقی ماندهاند و حتی فراموشی مادربزرگ.
وی افزود: در کنار اینها، آگاهی محمدرضا از واقعیتها و ناتوانیاش در بیان آنها، به دلیل شرایط جسمیاش، مرز باریکی بین بهخاطرآوردن و فراموشی ایجاد میکرد. تمام این موقعیتها به شکل طبیعی مفهوم فیلم را شکل دادند و ما فقط فضایی ساختیم تا مخاطب بتواند آن را حس کند.
این تهیهکننده درباره شخصیت محوری فیلم و نسبتش با عنوان «جای خالی فرهاد» توضیح داد: شخصیت محوری فیلم، خودِ خانواده است؛ خانوادهای که فرهاد زمانی در مرکز آن ایستاده بود. او در فیلم حضور فیزیکی ندارد اما وزن غیبتش در تمام روابط و انتخابها قابل مشاهده است. در واقع فرهاد در فیلم بیشتر یک نیروی اثرگذار است تا یک شخصیت. همین حضور نادیده، نام او را به نمادی از فقدان و اثرات ماندگارش تبدیل میکند.
وی درباره مدت زمان ساخت این مستند و چالشهایش گفت: این پروژه از مرحله تحقیق تا تدوین نهایی حدود ۲ سال زمان برد. بزرگترین چالش ما حفظ ریتم آرام، مشاهدهمحور و صادقانه فیلم در دل یک زندگی واقعی بود. باید صبور میبودیم تا لحظهها به شکل طبیعی شکل بگیرند، بدون اینکه بخواهیم چیزی را بازسازی یا هدایت کنیم.

تهیهکننده «جای خالی فرهاد» درباره نحوه شکلگیری همکاری با کارگردان این اثر اظهار کرد: خانم آرندی را از دوره چهاردهم جشنواره «سینماحقیقت» میشناختم؛ همان دورهای که جایزه بهترین فیلم را کسب کرد. بعدها با توجه به ازدواج امیر اصانلو و خانم آرندی، ارتباط ما بیشتر شد و در طول چند سالی که در شبکه مستند حضور داشتم همکاریهایمان جنبه جدیتری پیدا کرد. در ابتدا سفارش ساخت یک مستند پرتره شاعرانه و زنانه درباره همسر فرهاد مطرح بود. خانم آرندی در ساخت آثار پرتره، بهویژه با لحن شاعرانه و با روایت هایی که زیر لایه انسانی دارد، بهترین گزینه از نگاه من بود اما در جریان پژوهش، وقتی با قصه مادربزرگ و موضوع آلزایمر روبهرو شدیم، پیشنهاد کردم مسیر روایت تغییر کند. این پیشنهاد به سفارشدهنده منتقل شد و مورد استقبال قرار گرفت و مسیر فیلم کاملاً عوض شد.
وی ادامه داد: همکاری ما همیشه بر پایه یک دغدغه مشترک بوده است؛ علاقه به روایتهای انسانی بیپیرایه. خانم آرندی از ابتدا بر اهمیت مشاهده و پرهیز از شعار دادن تأکید داشت. عملاً لحن و ضرباهنگ فیلم را او تعریف کرد و من تلاش کردم شرایط لازم برای شکلگیری این نگاه را فراهم کنم.
صفار درباره تاثیر ترکیب تیم فنی بر غنای اثر بیان کرد: تیم کاملاً آگاه بود که این فیلم بر سادگی، سکوت و صداقت استوار است. تدوینگر با پرهیز از هرگونه اضافهگویی، روایت را منسجم نگه داشت. آهنگساز با کمترین مداخله، احساسات را تنها همراهی کرد، نه هدایت. تصویربردار با قابهای آرام و نزدیک، خانه را تبدیل به یک شخصیت زنده کرد. این یکدستی باعث شد فیلم با همان روح اصلیاش باقی بماند.

وی درباره ایده اصلی پوستر فیلم نیز گفت: پوستر بر محور مفهوم «جای خالی» شکل گرفته است. مازیار علییاری تلاش کرد فضایی طراحی کند که هم آشنا باشد و هم فقدان در آن حس شود، نه با تصویر مستقیم آدمها، بلکه با همان چیزی که نیست اما حضورش احساس میشود. عناصر مینیمال پوستر، فضای خالی، چیدمان محدود اشیا و نور کم عمداً به شکلی انتخاب شدهاند که حس غیبت و توقف را منتقل کنند. مخاطب با نگاه اول متوجه میشود که وارد فضایی آرام اما سنگین خواهد شد.
این تهیهکننده درباره راهیابی فیلم به بخش مسابقه ملی جشنواره «سینماحقیقت» بیان کرد: «سینماحقیقت» طی سالها مهمترین جشنواره سینمای مستند ایران بوده و پذیرفتهشدن فیلم در بخش مسابقه نشان داد که نگاه مشاهدهمحور ما دیده شده و برای داوران اهمیت داشته است. این جشنواره بهترین فرصت برای نمایش آثاری است که دغدغههای انسانی و اجتماعی دارند. «سینماحقیقت» اولین حضور رسمی فیلم است و امیدواریم بعد از آن نیز در جشنوارههای دیگر دیده شود.
وی افزود: پس از جشنواره برای اکرانهای محدود برنامهریزی کردهایم و همزمان در حال مذاکره با پلتفرمهای آنلاین هستیم تا فیلم در دسترس مخاطبان بیشتری قرار گیرد.
صفار در پایان عنوان کرد: اکنون در مرحله پژوهش یک مستند جدید هستم. محور این پروژه نیز روابط انسانی است، اما اینبار درباره افرادی که زندگیشان تحت تأثیر یک تصمیم ناگهانی تغییر کرده است. هنوز زود است که جزئیات بیشتری ارائه کنم اما همان نگاه مشاهدهمحور و روایت آرام در آن حفظ خواهد شد.



نظر شما